هرگز از مرگ نهراسیده ام

اگرچه دستانش از ابتذال شکننده تر بود

هراس من باری همه از مردن در سرزمینی است

که مزد گورکن

از بهای آزادی آدمی

افزون باشد

جستن

یافتن

و آنگاه به اختیار برگزیدن

و از خویشتن خویش

بارویی پی افکندن

اگر مرگ را از این همه ارزشی بیشتر باشد

حاشا حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم.

احمد شاملو

 


†ɢα'§ : هراس از مرگ, احمد شاملو, نگاهی نو, بهار آزادی, بانوی پر غرور مرگ, شاملو, شعر های ناب شاملو, پر نیلوفر, نگاهی نو, نگاهی نو, احمد شاملو,
جمعه 16 خرداد 1393 10:23 |- محمد جوانمردی -|

ϰ-†нêmê§

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد